نمیدونم چندنفر مثل من با دیدن صحنه های احساسی انیمیشن ها یا ملا بعضی فیلما اشک تو چشماشون جمع میشه یادمه اپلین باری که این اتفاق افتاده ( من حس میکنم اولین بار بود) زمانی بود که کلاه قرمزی خسته و نا امید از اقای مجری داشت که میرفت سمت شهرشون همونجایی که اقای مجری نشسته بود روی نیمکت و بخاطر می‌آورد بامزهگی های اونو. همونجایی که با بغض داشت دربارش می‌گفت از خوبیاش مهربونیاش خاص بودناش . شاید اون روز اولین باری بود که حس کردم جدایی چه حال بدیه نمیدونم . اقای مجری منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خبر بازی ها بهترین سایت تو بهترین خرید رو از ما داشته باش کفپوش های صنعتی بتن تعمیرات پرینتر کارت pvc بانوی شنزارها دانلود فایل تحقیق مقاله نرم افزار کتاب برنامه film